زهره مهر نوروزی : کودکان بیش از ۲۵ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند و آنلاین بودن بخش مهمی از زندگی آن ها شده است. تخمین زده می شود که تقریباً یک میلیارد کودک در سال ۲۰۱۸ از اینترنت استفاده می کردند. با این حال، با توجه به همهگیری ویروس کرونا و با اجرای اقدامات سختگیرانه فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه، افزایش قابل توجهی در تعداد کودکان و جوانانی که از اینترنت، اپلیکیشنهای موبایل و فناوریهای دیجیتال استفاده میکنند، به وجود آمده است.
در بحبوحه همهگیری، بیش از ۱.۵ میلیارد کودک و جوان تحت تأثیر تعطیلی مدارس در سراسر جهان، در نهایت به جمع استفاده کنندگان از این فضا اضافه شده است.
اما موضوع نگران کننده که زندگی نسل پیشرو را با خطر مواجه کرده است حضور کودکان در برنامه های تبلبغاتی است که هیچکس نمی داند چه برسر این کودکان خواهد امد که نادانسته و توسط والدین به بلاگر تبدیل شده اند. هما طلایی یکی از مشاوران خانواده درگفتگو با بسام نیوز نسبت یه این پدیده هشدار می دهد:
هما طلایی درباره نقش شبکههای اجتماعی در شکلگیری پدیده کودکان کار مجازی میگوید: با گسترش اینترنت و علم به اینکه از طریق شبکههای اجتماعی میتوان پول و درآمد دست یافت، پدیده کودکان کار مجازی در شبکه شکل گرفت و بزرگ شد.
اما همه افرادی که وارد این شبکهها شدهاند الزاما اطلاعات مناسب و دانش خاصی ندارند، اما صرفا به دنبال جذب مخاطب هستند. در نتیجه افرادی ظهور کردند که اگر مجردند با فروختن روزمرگی خود، اگر متاهل هستند با فروختن حریم خصوصی و اگر فرزند دارند با فروختن روزمرگی کودکان خود تلاش کردهاند به درآمد و شهرت دست یابند. در واقع این افراد با سادهترین و در دسترسترین ابزار سعی میکنند به اهداف خود دست یابند. در این میان برخی والدین ابتدا صفحهای برای کودک خود زده و بعد به مرور در کنار او، عکس و تصویر خود را به نمایش گذاشته و پس از مدتی که اصطلاح کودک کار در فضای مجازی مطرح شد، پروفایل آن صفحه را به نام خود تغییر داده و کسب و کارشان را ادامه دادهاند. این والدین به مرور برخی امور و بدعتهایی مانند برگزاری نوع خاصی از تولد را رایج کردهاند که این بدعتها به مرور توسط دیگران با تقلیدی دومینووار ادامه یافت.
این رواتشناس در خصوص دلایل رونق گرفتن صفحات اینستاگرامی کودکان کار میگوید: چون کودکی حوزهای بسیار متنوع، پرتبلیغ و پر درآمد است، بنابراین برخی افراد از این حوزه برای دستیابی به اهداف اقتصادی و یا شهرت و گسترش تبلیغات استفاده کردهاند. تاکنون دراین زمینه بسیاری از آتلیهها، لباس فروشیها، کارگاههای تربیت کودک، موسسات آموزشی و حتی آرایشگاهها و مهدهای کودک از کودکان در فضای اینستاگرام و دیگر شبکههای مجازی برای تبلیغات استفاده کردهاند.
سو استفاده از کودکان در فضای مجازی
وی استفاده از کودکان در تبلیغات را یک سو استفاده می داند و تصریح می کند: پخش تصاویری از کودکان در فضای مجازی حاوی انتقال این پیام هم بوده که والدینی که در این زمینه اقدام داشتهاند، والدین خوب و موفقی برای کودکان خود بودهاند. چنین تصاویر و پیامهایی سبب میشود تا مادران دیگر نیز خود را با این فضا مقایسه کنند و بنابراین ترغیب به خرید برخی اقلام و اجناس برای فرزندان خود شوند. در واقع استانداردها و معیارهایی که مادران یا والدین فعال در فضای مجازی به وسیله کودکانشان تعیین میکنند، به استانداردها و معیارهای برخی افراد و خانوادههای دیگر برای فعالیت در این فضا تبدیل میشود. نتیجه این موضوع آن است که از طریق این تحریکسازی هر از گاه سبکها و مدلهای جدید و مندرآوردی بروز کرده و شایع میشود که یک بدعتگذاری نادرست است. این فضا وقتی تبعات ایجاد میکند که چنانچه خانوادهای به هر دلیلی توان انجام چنین کاری را نداشت، احساس کمبود میکند و میان وضعیت خود و اطرافیان مقایسه میشود.

کودکان کار نوین
طلایی یکی از پیامدهای حضور کودکان کار نوین در فضای مجازی گفت: به عبارتی ما با یکسری دروغ روبهرو هستیم که در قالب سبک زندگی جذاب عرضه میشود. جدا از اینکه بالاخره روزمرگیفروشی هم اتفاق میافتد. آنها آنقدر هزینه هر اتفاقی مانند ازدواج، فرزندآوری، مهمانی، سفر و برگزاری مراسمهای مختلف را بالا میبرند که بسیاری، وقتی توان برگزاری چنین برنامههایی حتی در نصف آن سطح را ندارند، از اصل موضوع منصرف میشوند. به طور مثال به همان تکفرزندی قناعت میکنند چون احساس میکنند توان اقتصادی آنها اجازه نمیدهد این همه کار را که برای فرزند اولش با سختی انجام داده برای دومی هم انجام بدهد.
آسیب دیدگی کودکان در فضای مجازی
وی در خصوص پیامد کار کودکان در فضای مجازی اظهار میکند: نمیگویم که اصلا عکس کودکان در فضای مجازی نباید باشد. زیرا بعضی اوقات والدین دوست دارند و از روی علاقه این کار را میکنند و هدفشان انتقال حس خوب به دیگران است. اما زمانیکه یک کودک ۴ یا ۵ ساله را میبینیم که مجبور شده یک نریشن یک یا دو دقیقه را حفظ کند تا کفشفروشی که بابتش پول گرفته را تبلیغ کند، این به کودکی او آسیب میزند. او یکبار این کار را نمیکند، بلکه باید هربار چیز تازهای برای تبلیغ کردن حفظ کند. او هیچ وقت نمیتواند خودش باشد. مثل خودش راه برود. بلکه باید حتی درست و حساب شده راه برود و حرف بزند. یک مدلینگ ۲۴ساعته. دقیقا مثل آن بازیگر معروفی است که هنگام از منزل بیرون رفتن این هراس را دارد که تصاویر او توسط دیگران شکار شود.
کودکان مدلینگ
وی مدلینگ شدن کودکان را مصداق کودک آزاری می داند و می افزاید: این کودک نباید زمین بخورد، نباید بدو بدو کند و نباید لباسهای راحت و عادی بپوشد؛ نباید زیر آفتاب بازی کند چون ممکن است آفتابسوخته شود. هیچ شیطنتی نباید بکند زیرا مغایر با ظاهر شکیل او خواهد بود. عملا این کودک شبیه مجسمهای خواهد بود که هر بار باید زیباتر و بهتر از شکل و ظاهر قبلی باشد. در مرحله دوم این کودکان تائیدشدن را در اموری میبینند که برایشان درآمدزایی داشته باشند نه در اموری مثل درس خواندن. و وقتی متوجه شوند که از اجرای خود درآمد خوبی کسب میکنند کمتر نیاز به درس خواندن در خود احساس میکنند.
این مشاور خانواده در ادامه می افزاید: از سوی دیگر هنگامی که این کودکان در امری دچار شکست شوند، برایشان سرخوردگی ایجاد میشود، زیرا آنها از سنین کودکی عادت میکنند که فقط مورد تائید دیگران با الفاظی مانند «چه قدر تو زیبایی»، قرار گیرند و یا اینکه عامل پیشرفت خانواده و والدین را خود و کنشگری خود در فضای مجازی بدانند، حتی ممکن است دچار چالشها و اختلافاتی با والدینشان شوند.
وی اظهار می دارد : کودکان کار در فضای مجازی در آینده ممکن است در ازدواج و تشکیل خانواده دچار مشکل شوند. برای مثال ممکن است چنین فکر کنند که چون شاخ اینستاگرامی هستند، باید با شاخ اینستاگرامی دیگر ازدواج کنند. این کودکان در طی زمان به خصوص در سن بلوغ، ظاهر و قیافه متفاوتی پیدا میکنند. اینجاست که دیگر کسی برای چهره دوران بلوغ آنها پول و تبلیغ نمیدهد. به اصطلاح این شاخ اینستاگرامی دیگر از سکه می افتد که پذیرش این موضوع برای وی حتما سخت خواهد بود.
درباره آموزش مجازی و تاثیر آن بر رشد و گسترش مساله کودکان کار مجازی اظهار میکند: در ابتدا تصور میشد، آموزش مجازی چندان اهمیتی به لحاظ درگیری دانش آموزان ندارد اما با مشاهده رفتارهای برخی دانشآموزان این درک ایجاد شد که اینگونه اقدامات میتواند تاثیرات بسیاری داشته باشد. برای مثال در اوایل شروع همهگیری کرونا والدین ابتدا گوشیهای خود را به فرزندانشان برای شرکت در کلاس میدادند اما پس از مدتی تصمیم به خرید گوشی جداگانه برای آنها گرفتند، زیرا همهگیری طولانی شد. به مرور دانشآموزان برای معاشرت باهم گروه زدند. در واتساپ و تلگرام عضو شدند. عکسهای پروفایل جذاب برایشان مهم شد، چون دائم درباره عکسهای هم نظر میدادند. حتی استوری گذاشتن در واتساپ مساله شد. برای هم با استوری کد میدادند. احساس میکردند باید هر روز سلام و صبحبخیر بگویند. درباره خودشان توضیح بدهند. برای همین از روزانههایشان فیلم و عکس گرفتند و منتشر کردند. حتی تکالیف از شکل دستی و کاردستی به تولید فیلم و ویدئو تبدیل شده است. برای مثال گفته میشود که کلیپ شب یلدا بسازید. من نمیگویم این کار بد است. اما دانشآموزان در سنین خاصی نیاز به تحرک و کارهای یدی دارند که به اجبار همه این تحرکات تبدیل به حرکات مجازی شده است. حتی وقتی میخواهند شادیشان را انتشار دهند به جای بالا و پایین پریدن دنبال تولید ویدئویی هستند که در آن صحبتهای بامزهای شده باشد.

طلایی میگوید: واقعیت این است که ما به نسبت، جامعه خسته و بیحوصلهای داریم. این بیحوصلگی در من مادر، معلم، والدین، مدیر مدرسه و حتی در مدیر رسانه فرهنگی هم دیده میشود. وقتی معیار برتری و موفقیت در کسب درآمد و فالوور بالا باشد، نمیشود از کودک انتظار داشت که به گونه دیگری فکر کند. او با چشم خود میبیند که چگونه عدهای بدون اینکه توسعه علم داشته و یا کار مفیدی کرده باشند با روزمرهفروشی توانستهاند درآمد زیادی داشته باشند. به طوری که شاید مبلغ یک استوری در صفحه آنها معادل چند ماه حقوق والدین درسخواندهشان باشد. پس باید به این مساله از رویکرد دانشآموزان هم نگاه کرد. از یک طرف نه حوصله توضیح دادن به دانشآموزان و کودکان درباره این فضا، معایب و مضرات آن را داریم و نه اینکه واقعبینانه این کار را انجام میدهیم. اگر توضیحی هم باشد بسیار سطحی است، در حالیکه اگر عمیق و واضح و با زاویه درست به کودکان توضیح دهیم، ممکن است نتیجه بدهد.
وی میافزاید: مدتی پیش گزارشی با عنوان بلاگرها ما را به کجا میبرند، خواندم . متاسفانه در این جامعه کودک و نوجوان انگیزهای برای درس خواندن ندارد؛ زیرا به چشم خود میبیند که عدهای بدون درس خواندن و زحمت، یکشبه با چند شلوغکاری مجازی پولدار میشوند و بسیاری از تولیدکنندگان و مهندسان باید از آنها برای تبلیغاتشان استفاده کنند. در جامعهای که بیشتر افراد دنبال بلاگرشدن هستند، تولید علم کمتر در آن رغبت دارد. نخبگان آن جامعه سرخورده میشوند. شما در چنین جامعهای چگونه میتوانید یک کودک را تشویق کنید که باید زحمت و بیخوابی بکشد و از تفریحاتش بزند و درس بخواند؟
خلاء های قانونی
طلایی درباره کاستیهای قوانین بازدارنده از کار کودکان در فضای مجازی اظهار میکند: ما در مرحلهای حضور این افراد و تاثیرشان را جدی نگرفتیم. در نتیجه اعمال غیرقانونی برخی از چشم افتاد اما مدتی بعد به چشم دیدیم تعداد زیادی از آنها از این طریق به درآمدزایی کلان رسیدند و در نهایت با مهاجرت، سرمایه زیادی از کشور خارج کردند، آن وقت تازه به این نتیجه رسیدیم که برای این مساله فکر کنیم. چون این بار آسیب به کل جامعه صدمه میزند. بنابراین در گام نخست باید بحث اینفلوئنسرها و درآمد از طریق فضای مجازی را میپذیرفتیم و برایش اعمال ضابطه میکردیم.
راهکارها
این مشاوره خانواده تاکید می کند :در حوزه کودکان کار مجازی هم ما در ابتدا باید بپذیریم چنین چیزی وجود دارد و نیازمند قانون جدید و پویا در این زمینه هستیم. آنگاه باید سامانه و یا صنفی مشخص شود که بلاگرها و کنشگران فعال در فضای مجازی و اینفلوئنسراها در آن عضویت داشته باشند و براساس پاردایمهای مشخص فعالیت این افراد رتبهبندی شود.
ثبت دیدگاه